Saturday, 21 July 2012

«لحظه ای که به من گفتند آلمان را باید ترک کنی»

هنگامی که اداره رسیدگی به اتباع خارجی آلمان به فرهاد صدیقی گفت که باید پاسپورت افغانی تهیه کند، او بدون معطلی این درخواست را انجام داد. اما این جوان 30 ساله انتظار نداشت که برایش تاریخ خروج تعیین شود. (عکس از آرشیف)
یادداشت: این گزارش قصه دوم از سلسله برنامه «کشتی شکسته گانیم – قصه های مهاجرت» است.
فرهاد صدیقی که بیشتر از یک سال است در آلمان منتظر پذیرش است، تصور هم نمی کرد که روزی زمان خروج او اعلام شود: «من پاسپورت افغانی تهیه کرده و برایشان روان کردم. اما آن ها پاسپورت و مدرک اقامت مرا در آلمان قید کردند و یک ورق به من دادند که تو تا این تاریخ باید کشور آلمان را ترک کنی».
آنچه که بر سر فرهاد صدیقی آمده است، یک مورد استثنایی نیست. چندی است که شرایط برای پناهجویان افغان در ایالت بایرن آلمان دشوارتر از گذشته شده است. آن ها پس از ثبت تقاضای پناهندگی شان مدت های طولانی در اردوگاه های پناهندگان نگه داشته می شوند. به آن ها ماهانه 40 یورو پول، بسته های غذایی و لوازم اولیه بهداشتی داده می شود. بلاتکلیفی برخی آنها می تواند سال ها به طول بیانجامد. چندی است که ترس دیگر به مشکلات پناهنده های افغان اضافه شده است. شواهد حاکی از آن است که ایالت بایرن شرایط اخراج مهاجران افغان از آلمان را آماده می سازد.
توبیاس کلاوس، از سازمان غیر دولتی شورای پناهندگان بایرن می گوید: «وزارت داخله بایرن یک لایحه صادر کرده و از اداره های رسیدگی به اتباع خارجی خواسته که شرایط برگرداندن پناهندگان مرد مجرد افغان را به افغانستان بررسی کنند».
اکنون به گفته آقای کلاوس شهرها و مناطق مختلف ایالت بایرن شرایط اخراج افغان ها را آماده می سازند. او می گوید که پس از رد درخواست پناهندگی از پناهجویان افغان تقاضا می شود که پاسپورت های افغانی برای خود تهیه کنند. افغان ها با این درخواست در دشواری قرار می گیرند. زیرا اگر آن ها پاسپورت افغانی تهیه کنند، شرایط اخراج خود را از آلمان آماده کرده اند. اما اگر از انجام این کار شانه خالی کنند، با اقدام های جزایی رو به رو می شوند.
کلاوس می گوید: «بدتر از همه این که ممنوعیت کار برای نوجوانانی که این جا مکتب را تمام می کنند، به معنای این است که اجازه آموزش یک شغل را ندارند و سال های طولانی محکوم به بیکاری هستند، دوم پول جیب خرج شان قطع می شود. به این ترتیب تنها به آن ها پاکت های غذا و لوازم اولیه بهداشتی تعلق می گیرد و در اردوگاه آوارگان محلی برای زندگی دارند».
اگر پناهندگان افغان همچنان از تهیه پاسپورت افغانی خودداری کنند، ممکن است از نظر قضایی تحت تعقیب قرار گیرند. برخی اوقات آن ها محکوم به پرداخت جریمه های هنگفت می شوند و اگر بازهم از درخواست مقام های آلمانی سرباز زنند، ممکن است به مجازات زندان محکوم شوند.
فرهاد صدیقی که خواسته مقام های آلمانی را انجام داده و پاسپورت تهیه کره بود، در این باره می گوید: «یکی از دوستان افغانم از درخواست اداره اتباع خارجی ها مبنی بر تهیه پاسپورت افغانی شانه خالی می کند. چند ماهی از این قضیه گذشته است. حالا او را سه هزار یورو جریمه کرده اند که چرا پاسپورت نیاورده ای. این بیچاره اصلا اجازه کار ندارد. دولت 40 یورو در ماه برایش می دهد».

اما فرهاد صدیقی پس از دریافت نامه اخراج تسلیم نمی شود. او که در افغانستان نوازنده بود و قطعه های موسیقی نیز می ساخت، در شهر اگسبورگ آلمان نیز از این شوق خود دست برنداشته است و در پروژه های مختلف با آلمانی ها همکاری می کند. این همکاری با آلمانی ها او را از اخراج به افغانستان نجات می دهد و باید دوباره تقاضای پناهندگی بدهد: «کوشش کردم که یک ذره خود را تکان دهم و از حق و حقوق خود به عنوان یک مهاجر استفاده کنم. این جا همه حق و حقوق خود را دارند».
اما مبارزه برای ماندن در آلمان زندگی او را از هر جهت تحت تاثیر قرار داده است: «وضعیتم خراب بود. تکلیف معده پیدا کرده بودم که همه اش از اعصاب بود. به روانشناس معرفی شدم. بسیار ضعیف شده بودم».
در روز 11 جولای سال روان، کمیسیون رسیدگی به درخواست عرایض مربوط به مجلس ایالتی بایرن به تقاضای فرهاد رسیدگی می کند: «بعد از این که من پریروز در مجلس ایالتی آلمان در شهر مونشن با اعضای کمیسیون صحبت کردم و مشکل خود را برای آن ها به تصویر کشیدم، بسیاری از آن ها آمادگی خود را برای کمک کردن به من نشان دادند و آن ها سریع با اداره اتباع خارجی شهر آگسبورگ تماس گرفتند».
سرنوشت فرهاد صدیقی هنوز هم معلوم نیست. اما همین که به افغانستان بازفرستاده نشده، انگار بار سنگینی از شانه هایش برداشته شده است: «در طول این یک سال بی حد تشویش داشتم. قدرت تمرکز خود را از دست داده بودم. نمی توانستم درس بخوانم. فکر خود را نمی توانستم آرام کنم. نه خواب داشتم، نه خوراک. همه اش فکر می کردم اگر مرا اخراج کنند، چه خواهد شد».
توبیاس کلاوس تایید می کند که فشارهای مقام های بایرن بر پناهجویان افغان فایده دیگری ندارد جز این که آن ها را از نظر روانی بیمار و افسرده بسازد: «در مورد آوارگان از دیگر کشورهای دنیا نیز شاهد بودیم که آن ها چگونه (از شدت فشار) به بیماری های روانی مبتلا شدند. در مورد افغان ها شاهد همین روند هستیم».
شماری از این مهاجران به قدری تحت فشار قرار می گیرند که تعادل روحی شان را از دست می دهند و به گفته آقای کلاوس روزی می رسد که حکومت بایرن نمی تواند آن ها را اخراج کند، اما این بار به دلایل صحی: «آن وقت دیگر این مردم سال های طولانی زندگی شان را از دست داده و از بین رفته اند و در جامعه ما نیز نمی توانند سهم بگیرند».
مهرنوش انتظاری
ویراستار: عارف فرهمند

Greece Migrants Report 300 Attacks Since April

Greece Racism
Pakistani bakery worker Ali Kaser, 25, claiming he was attacked by members of the extreme-right Golden Dawn party a day before the elections, is seen at United Against Racism and Fascist Violence Movement office during a press conference in Athens, Thursday, June 21, 2012. (AP Photo/Petros Karadjias)
ATHENS, Greece -- Immigrants living in Greece have been targeted in at least 300 violent attacks in the last three months, local anti-racism campaigners said Thursday, calling for better police protection against a surge in hate crimes.
Greece, which is suffering a fifth year of recession, is the European Union's busiest transit point for illegal immigration. In Athens, many immigrants live crammed in small apartments in squalid conditions in central neighborhoods that have seen a sharp rise in crime since the financial crisis began in late 2009.
Activists have linked the surge in attacks against immigrants to the political rise of the far-right Golden Dawn party, which uses aggressive rhetoric against immigrants and has been described by political opponents as neo-Nazi. Golden Dawn members are accused of being behind several of the attacks, though the party denies any role.
The anti-racism campaigners said five Indian and Pakistani immigrants were injured Tuesday when they were attacked by some 20 masked men in their homes in Menidi, 10 kilometers (six miles) north of Athens. One alleged victim, Indian immigrant Vije Kumar, had extensive cuts and bruises and said he was beaten with clubs and metal bars.
"It was 10 o'clock at night and I was sitting outside eating because it was really hot ... Suddenly about 20 men appeared, maybe more. They were all wearing hoods. They started hitting us," Kumar, a 40-year-old frame maker who has lived in Greece for 12 years, told the Associated Press.
"We didn't realize what was happening in the beginning. They really beat us badly. It was like they were trying to kill us."
Javied Aslam, who heads a Pakistani immigrant group in Greece, said the attackers forced their way into seven homes, assaulting occupants and smashing property.
"These are fascist gangs and someone has to stop them," Aslam said. "They smashed everything – TV sets, refrigerators, doors and windows. Four of the homes were inhabited by Pakistanis and the other three by Indians."
In a report issued last week, U.S.-based Human Rights Watch said it had documented recent gang attacks on dozens of immigrants living in Greece, including children and pregnant women, and also warned of a surge in xenophobic violence.
Greek police do not keep statistics on racially-motivated crimes, arguing that the motive for violent offenses is often unclear.
Aslam, whose organization is part of the Athens-based Campaign Against Racism, said anti-immigrant violence had surged before general elections were held on May 6 and June 17. The votes eventually led to the election of 18 members of parliament from Golden Dawn.
Since early April, and during the time the election campaigns were in full swing, Aslam said his and other groups had received 300 reports of assaults on immigrants.
"The number is probably higher," he said, alleging that attackers often said they were from Golden Dawn.
While denying any role in such attacks, the party has argued that the violence is far less significant than a surge in crime caused by illegal immigrants.
The Campaign Against Racism's Petros Constantinou said the new government should give priority to stopping violent street gangs who pick their targets by skin color. He also accused the police of often turning a blind eye to crimes against immigrants – an accusation the police have denied in the past.

Thursday, 19 July 2012

دادگاه خواستار افزایش کمک پولی به مهاجرین در آلمان شد

دادگاه قانون اساسی آلمان فیصله کرده است که کمک های دولتی به پناهجویان بسیار اندک است. به گفته دادگاه قانون اساسی آلمان، این کمک ها تامین کننده حداقل معیشت هم نمی باشد که از حقوق اساسی انسان هاست.
دادگاه قانون اساسی آلمان در کالسروهه تصمیم گرفته است که کمک های اجتماعی (سوسیال) به مهاجران باید افزایش یابند. مطابق به این حکم دادگاه، قانون کمک به پناهجویان که در سال 1993 اجرایی شد، در تضاد با حقوق اساسی قرار دارد، زیرا پایین تر از سقف حداقل تامین معیشت می باشد. اکنون باید قانونگذاران بدون تاخیر قواعد جدیدی را تدوین و تصویب کنند.
فردیناند کیرشهوف، معاون دادگاه قانون اساسی آلمان گفت: «سنا تصویب نمود که کمک های پولی مطابق به قانون پناهجویان، حداقل معیشت شایسته انسان را که حقوق اساسی ایجاب می نماید، تامین نمی کند. قانونگذار مکلف است بدون تاخیر قواعد جدیدی را در انطباق با حقوق مندرج در قانون اساسی تدوین کند».
در قانون مورد نظر دادگاه، برای پناهجویان، آوارگان جنگ های داخلی و پناهجویانی که در آلمان تحمل می شدند، کمک های دولتی بسیار کمتر از آنچه که برای یک آلمانی پرداخته می شود، در نظر گرفته شده بود.
کمکی که به مهاجران داده می شود، تامین کننده حداقل معیشت آنها نیست.
کمکی که به مهاجران داده می شود، تامین کننده حداقل معیشت آنها نیست.
کمکی که برای یک پناهجوی بالغ ماهانه پرداخته می شود، 240 یورو است. این کمک 40 درصد کمتر از مبلغی است که برای یک بیکار مستحق و یا یک فرد مستحق کمک های سوسیال در آلمان پرداخته می شود.
دو تن از مدعیان که یکی مهاجری از عراق و دیگری یک دختر یازده ساله می باشد، در برابر دادگاه حاضر شدند. آنها شکایت داشتند کمک هایی که به آنها داده می شود «کاملاً ناکافی است» و نمی توانند نیازمندی های زندگی شان را با آن رفع کنند.
سازمان عفو بین الملل از این حکم دادگاه استقبال کرده است. کمک هایی که تا حال صورت می گرفت، از مدت ها پیش بدین سو غیرانسانی و تبعیض آمیز شناخته می شد. سایر سازمان های حقوق بشری و سازمان های حامی مهاجران از سال ها بدین سو تقاضا می کردند تا قانون کمک های دولتی به پناهجویان کاملاً لغو گردد.
دویچه وله/ رسول رحیم
ویراستار: مهرنوش انتظاری

Wednesday, 18 July 2012

Dates


Dates

Information- and Mobilisation Events for the No Border Camp 2012 in Cologne / Düsseldorf:

13 Juni 2012 in Bielefeld:
7 pm in Interkulturelles Begnungszentrum (IBZ) Teutoburger Straße 106, Room 1 (backdoor), (http://antifaagbi.blogsport.de/)
15 June 2012 in Dortmund:
07:00 pm, in Kulturhaus Taranta Babu, Humboldstraße 44
21 June in Oldenburg
Information- and Mobilisation Event for the No Border Camp 2012 in Cologne / Düsseldorf , 8 p.m. Alhambra, Hermannstr. 83, Oldenburg: www.alhambra.de
23 June 2012 in Bochum:
06:00 pm, Soziales Zentrum, Josephstraße 2
25 June 2012 in Berlin:
Information and self-introduction event call Monday June 25, 2012, 17-19 Clock (time) In New York, Bethany, South Wing, Mariannenplatz 2, Berlin-Kreuzberg
In 4 weeks will be held in Cologne, the No Border Camp. We wish to inform you about the current state of planning and call for to get involved. There are to do a few and we would like it if more people get involved in the preparation or ever think about what tasks they will take over at the camp. So is informed, or if you just like to camp! We’ll see you in Cologne at the camp! Or on Saturday, July 21 at the big action in the Dusseldorf airport!

Other Events:

06. Mai 2012 in Berlin:
Critical /whiteness/ and /Hierarchy/ in preparation towards racism-critical camps (e.g. No Border Camps) (http://noborderberlin.wordpress.com/)
9. – 11. Mai 2012 in Berlin:
action days againt the collaboration of different embassies with deportations (http://thevoiceforum.org)
16.-19. Mai 2012 in Frankfurt a. M.:
Antiracist participation in Blockupy Frankfurt (http://blockupy-frankfurt.org/)
17.-19. Mai in Warsaw:
17. – 24. Juni 2012 Stockholm:
Nobordercamp Stockholm (www.noborderstockholm.org)
5. – 15. Juli 2012:
Boats 4 People against the dying in the mediterranean sea (http://boats4people.org/)
13. – 22. Juli 2012 im Raum Köln/Düsseldorf:
23. August – 2. September 2012 in Thüringen:
Break-Isolation-Camp (http://breakisolation.blogsport.de/)

Monday, 16 July 2012

فراخوان مرکز فرهنگی و هماهنگی افغانها در برلین


فراخوان مرکز فرهنگی و هماهنگی افغانها در برلین
از مدتی بدینسو عده ای از پناهجویان ایرانی عراقی و افغان برای بدست آوردن حقوق انسانی شان دست به اعتصاب زدند که طبعآ راه دشوار و پر پیچ خمی را در پیش خواهند داشت.

ما از تمام نهاد ها و اشخاص فعال درعرصه های مختلف تقاضا میکنیم تا در جلسه ای که برای هماهنگی و همسویی هر چه بیشتر میان نهاد ها و اشخاصی که در بند هیچ خط کشی جغرافیایی نیستند و هدف شان فقط  و فقط آزادی عدالت و برابری آنسانهاست اشتراک کنند تا در زمینه حمایت از این پناهجویان معترض یک حرکت دسته جمعی را با همراهی و مشوره همدیگر ترتیب دهیم
محل و زمان برگزاری جلسه
چهارشنبه
.ساعت پنج عصر 18,07,2012  
آدرس
Friedelstraße 10
12047 Berlin
U-Bhf Hermannplatz
مرکز فرهنگی و هماهنگی افغانها در برلین

Sunday, 15 July 2012

یونان؛ دوزخ افغان ها در بهشت اروپا

افغانستان

یونان؛ دوزخ افغان ها در بهشت اروپا

نیمه شب است، جایی در آب های میان ترکیه و یونان. پنج جوان افغان در یک قایق نشسته اند و با شتاب پارو می زنند. قاچاقبر به آن ها اطمینان داده بود که پس از شش ساعت به بهشت یعنی یونان می رسند.
یادداشت: این نخستین قصه از سلسله برنامه «کشتی شکسته گانیم – قصه های مهاجرت» است.
هنگامی که قایق کوچک به سواحل کشور یونان می رسد، تازه واردان به گفته احمد کریم (نام مستعار) به جای نوای فرشته ها، صدای شلیک نیروهای امنیتی یونان را می شنوند: «پولیس مرزی ما را بازداشت کرد و در یک کشتی نشاند. کمی دیرتر آن ها ما را در نزدیکی یک جزیره کوچک غیرمسکونی ترکیه دوباره به داخل آب انداختند».
کریم 24 ساله باید یک بار دیگر برای نجات جانش تقلا کند. یک ماهیگیر ترک او و همسفرانش را نجات می دهد. آن ها با قبول هزار مشکلات به استانبول برمی گردند و از آنجا پس از گذشت چند هفته دوباره به طرف اروپای غربی به راه می افتند.
هزاران افغان مانند کریم هر ساله سعی می کنند از جنگ و بی سرنوشتی در کشور شان فرار کنند. بیش از 30 سال است که در افغانستان جنگ جریان دارد. با دخالت ایالات متحده امریکا و ناتو نیز تا به حال در این کشور صلح تامین نشده است.

این جوانان برای ماه ها و سال ها در کوچه های آتن بی سرنوشت می مانند. این جوانان برای ماه ها و سال ها در کوچه های آتن بی سرنوشت می مانند.
بسیاری از افغان ها از این وضعیت به ستوه آمده اند و ناچار زندگی خود را به دست قاچاقبران می سپارند که به آن ها قول یک زندگی آرام در یک کشور اروپایی را می دهند. شتفان تلوکن، سخنگوی کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان می گوید که تنها شمار کمی از این مهاجران واقعا به هدف شان می رسند.
تلوکن در مورد باندهای قاچاق انسان می گوید: «ما این جا با انسان هایی طرف نیستیم که بخواهند به آوارگان کمک کنند. قاچاقبران در قبال کار شان پول می گیرند. گزارش های زیادی درباره مرگ آوارگان به دست ما رسیده است. قاچاقبران آن ها را می کشند یا که در وسط راه آن ها را رها می کنند».
آوارگی در چندین مرحله
آوارگان افغان اکثرا به امید رسیدن به آسترالیا یا اروپا کشور شان را ترک می گویند.آنهایی که می خواهند در آسترالیا تقاضای پناهندگی بدهند، باید راه دراز پاکستان، مالیزیا و اندونیزیا را در پیش بگیرند. احمد کریم، که می خواست به اروپای غربی فرار کند، باید راه ایران، ترکیه و یونان را انتخاب می کرد. بسیاری از افغان ها به دلیل کمبود امکانات مالی در چندین مرحله مهاجرت می کنند.
سفر غیر قانونی از افغانستان تا یک کشور اروپایی تا 15 هزار دالر امریکایی برای هر نفر خرج دارد. به طور مثال کریم با پس اندازش توانست تنها تا ایران سفر کند. آنجا او باید بقیه هزینه سفر به اروپا را تامین می کرد. کریم از اقامت در ایران به عنوان بدترین دوره زندگی اش یاد می کند، زندگی ای که لحظات خوش در آن کم بوده اند: «در ایران از تو به عنوان آواره افغان فقط سوء استفاده می شود و با تو بدرفتاری می کنند. هیچ کجا در ایران با تو مانند یک انسان رفتار نمی کنند. حد اقل تجربه من چنین بوده است».
بخشی از مهاجرانی که در ایران زندگی می کنند، قصد ادامه سفر به اروپا را دارند. کریم سه سال در ایران نزد آشنایان و اقارب به طور پنهانی زندگی می کند. او برای تامین هزینه سفر اروپا بیشتر در معادن کار می کند و از هیچ کار سختی رویگردان نیست، تا زمانی که پول به اندازه کافی جمع آوری کرده و با کمک یک باند قاچاقبر به ترکیه می رود. کریم یک سال در شهرهای مختلف ترکیه به طور غیرقانونی کار می کند و سپس عازم یونان می شود. نخستین بار در تلاش برای ورود به یونان شکست می خورد، اما بار دوم شانس می آورد. نیروهای پولیس این بار او را داخل آب نمی اندازند، بلکه به آتن می فرستند تا آنجا خود را به مقام های مسوول معرفی کند.
آتن و دوستان جدید

شتفان تلوکن، سخنگوی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان می گوید که یونان سیاست مشخصی در قبال پناهندگان ندارد: «یونان در مجموع در وضعیت بسیار دشوار سیاسی و اقتصادی است و همزمان سیستم پناهندگی این کشور به دلیل ده ها هزار تقاضای پناهندگی از هم پاشیده است و کارآمد نیست. ظرفیت های لازم برای رسیدگی به پناهجویان وجود ندارد. بسیاری از آوارگان در وضعیت بسیار بدی به سر می برند. دولت در موقعیتی نیست که بتواند به پناهندگان رسیدگی کند».
کریم در آتن تنها نیست. او آنجا با هزاران تن از هموطنانش آشنا می شود، مردان جوان مجرد و یا خانواده های که چندین فرزند دارند. همگی سعی می کنند یونان را به مقصد اروپای غربی ترک بگویند. همگی قصه های عجیب و دردناکی از زندگی در پایتخت فرهنگی اروپا دارند. دوستان جدید کریم در قدم اول پارک بزرگ را برای او نشان می دهند که محل تجمع "کشتی شکسته گان" است. افغان ها همه روزه در آنجا جمع می شوند تا با قاچاقبران آشنا شوند. آنانی که پول و بخت خوب دارند با قاچاقبرانی رو به رو می شوند که واقعا برای فرستادن مشتریان خود تلاش می کنند. آنانی که پول ندارند کوشش می کنند تا به تنهایی راهی آلمان و یا فرانسه گردند. برای هر دو گروه هیچ گونه ضمانتی وجود ندارد که درست و سلامت به مقصد برسند. بسیاری ها در راه تلف می شوند و یا در زندان های کشور های همجوار ماه ها محبوس می گردند. افرادی که تجربه زندان را پشت سر گذشتانده اند، به کریم توصیه می کنند که مرگ را انتخاب کند ولی هرگز تن به زندان رفتن ندهد.
کریم در آغاز با یک جوان افغان هم اتاق می شود، جوانی که دیگر توان پرداخت ماهانه سه صد یورو کرایه را ندارد. اتاق بسیار کوچک است. دو توشک به مشکل در اتاق جا می شود. هر دو نفر در هفته یکبار برای 15 دقیقه اجازه حمام گرفتن دارند. بیرون شهر دو خطر بزرگ برای مهاجران وجود دارد: نخست پولیس پایتخت و دوم گروه های فاشیستی. به قول کریم هر دو گروه یک وجه مشترک دارند و آن هم آزار و لت و کوب مهاجران است. کریم در چند ماه نخست، با وجود همه مشکلات، احساس راحتی می کند: «هر کسی که دوزخ ایران را تجربه کرده باشد، در دوزخ یونان خود را بهشتی فکر می کند».
پول گزاف قاچاقبر و غم نان روزانه
قاچاقبران برای فرستادن مهاجران از یونان به اروپای غربی در قبال هر نفر پنج هزار یورو درخواست می کنند. مسافران از طریق هوا، زمین و یا بحر فرستاده می شوند. بعد از قبول شرایط، مهاجر به یک صراف معرفی می شود و مجبور است پول مورد نظر را نزد او به امانت بگذارد. قرار چنین است که مهاجر بعد از رسیدن به سر منزل مقصود به صراف زنگ بزند و به او بگوید که پول را به قاچاقبر تسلیم شود.
کریم اطلاعات مورد نیاز را از دوستان جدیدش در آتن به دست می آورد، اما تقریبا هیچ کس در میان آشنایان کریم چنین پول گزافی ندارد. کریم به زودی متوجه می شود که آوارگان در یونان از نظر قانونی هیچ حقی ندارند و هیچ گونه کمکی با آنها صورت نمی گیرد. آوارگانی که پول زیاد با خود نیاورده اند و یا از خارج با آنها کمک صورت نمی گیرد، مجبور هستند تا از یکسو روزانه معیشت خود را تامین کنند، اما همزمان باید برای ادامه سفر پول پس انداز کنند.
البته در یونان امکانات کار برای مهاجران بسیار اندک است. بسیاری از افغان ها مجبور به جمع آوری بوتل های پلاستیکی از زباله دانی های شهر می باشند. اما آتن آن قدر زباله کارآمد ندارد تا شکم تمام افغان های آواره در این شهر را سیر کند. کریم از دو کلیسای بزرگ پایتخت یونان یاد می کند که با درک مشکلات مهاجران روزانه دوبار به آنها غذا می دهد: «اگر این کمک ها نمی بود بسیاری ها، از جمله خودم، تلف می شدیم».
باندهای افغانی
اما مشکلات آوارگان به این جا ختم نمی شود: برخی از افغان ها در آتن باندهای جنایی تشکیل داده اند. آن ها به آزار و اذیت هموطنان خود می پردازند و پس اندازهای شان را به زور از آن ها می گیرند. کریم باندهای افغانی در پایتخت یونان را به خوبی می شناسد: «آن ها خود را قاچاقبر معرفی می کنند و از آوارگان پول جمع می کنند با این وعده که آن ها را به زودی به یک کشور اروپای غربی می آورند. اگر آن ها متوجه شوند که کسی پول به همراه خود دارد، او را تهدید کرده و آن قدر لت و کوب می کنند تا بالاخره پول هایش را به آن ها واگذار کنند».

«برای کسانی که دوزخ ایران را تجربه کرده باشند، دوزخ یونان بهشت است». «برای کسانی که دوزخ ایران را تجربه کرده باشند، دوزخ یونان بهشت است».
بنا بر اطلاعاتی که کریم درباره این باندهای جنایی دارد، آن ها در شهر چندین خانه و آپارتمان به حیث پناهگاه های خود اجاره کرده اند و گروهی عمل می کنند: «یکی از اهداف آنها این است تا خانواده ها را از هم جدا کنند».
کریم می گوید که این تبهکاران معمولا به مردم قول می دهند که نخست زنان و دختران و سپس مردان خانواده را به اروپا بفرستند. آن ها زنان را می گیرند و از شهر خارج می کنند. این باندها زنان را در قدم نخست مجبور می سازند تا به خانواده های شان زنگ بزنند و بگویند که به جایی امن رسیده اند و اقارب آنها می توانند پول قاچاقبر را به شخص که از طرف آنها معرفی شده است، بپردازند. اما این دختران و زنان جوان به کشورهای اروپای غربی فرستاده نمی شوند، بلکه در مخفیگاهی بیرون از شهر بندی می گردند. به زنان تجاوز جنسی می شود و برخی از آن ها مجبور به تن فروشی می گردند. به خانواده های آن ها گفته می شود که همسران یا دختران شان در اروپای غربی بین راه هستند. پس از مدت زمانی زنان را آزاد می کنند. آن ها نزد خانواده های شان برمی گردند و از شرم و خجالت آنچه را که برسرشان آمده بازگو نمی کنند و اگر هم بگویند کاری از دست شان بر نمی آید.
کریم خود چندبار به اشکال دیگر قربانی توطیه های این باندها شده است. او دارایی اش را از دست داده و لت و کوب شده است. کریم مهاجمان را می شناسد و آن ها را هر روزه در شهر می بیند، اما نمی تواند کاری انجام دهد. این جوان افغان اکنون تقریبا پنج سال است که تلاش می کند از یونان خارج شود، اما موفق نمی شود: برخی اوقات پول کم است، در دیگر مواقع بخت یاری نکرده است و او توسط پولیس مرزی بازداشت شده است. با آن هم کریم آرزوی برگشت به افغانستان را ندارد.
او که نمی خواهد در مقابل سختی ها سر تسلیم فرود آورد، می گوید: «این که این جا بمیرم یا در افغانستان، فرقش چیست؟». کریم در ضمن می گوید: «راستش من و هزاران افغان دیگر که در این شهر بودوباش داریم اصلا زنده نیستیم. ما از چند سال است که مرده ایم. به همین دلیل هم است که از مرگ باکی نداریم. مرگ برای ما به معنی پایان بدبختی ها شده است. مرگ در این اواخر به دوستی خوبی برای ما مبدل شده است. و این دوست همه روزه به ما می گوید: من که همیشه با شما هستم پس کوشش کنید تا زندگی از دست تان نرود». بسیاری از آوارگان افغان مانند کریم فکر می کنند و می خواهند، تا توان دارند، برای دست یابی به یک زندگی بهتر تلاش کنند. هر روز از نو.
رتبیل شامل آهنگ/ مهرنوش انتظاری
ویراستار: عارف فرهمند

Saturday, 14 July 2012

Human Rights Watch report: Xenophobic Violence in Greece

Hate on the Streets

The 99-page report documents the failure of the police and the judiciary to prevent and punish rising attacks on migrants. Despite clear patterns to the violence and evidence that it is increasing, the police have failed to respond effectively to protect victims and hold perpetrators to account, Human Rights Watch found. Authorities have yet to develop a preventive policing strategy, while victims are discouraged from filing official complaints. No one has been convicted under Greece’s 2008 hate crime statute.

Thursday, 5 July 2012

Αmnesty International: Police in Greece routinely use excessive force


Greece: New government should address police violence

Police in Greece routinely use excessive force including chemical sprays against largely peaceful demonstrators. Despite numerous accounts of people being brutalised during arrest or detention the authorities are refusing to acknowledge the extent of the problem creating a climate of impunity, Amnesty International warned in a new report published today.
“The newly established Greek government has an opportunity to acknowledge the extent of the police violence and take the necessary steps to ensure police exercises restraint and identify themselves clearly during demonstrations, address the frequent failure by police, prosecutors and judges to conduct prompt impartial and effective investigations and bring police officers perpetrators of human rights violations to justice, including by establishing a truly independent police complaints mechanisms. Failure to do this will lead to yet more violations going unpunished” said David Diaz-Jogeix, Amnesty International’s Deputy Director of the Europe and Central Asia Programme.
The Greek authorities have for far too long brushed off such violations as ‘isolated incidents’.
The new report, Police violence in Greece: Not just “isolated incidents”, documents human rights violations committed by law enforcement officials and the inability or unwillingness of police and judicial authorities to bring those responsible to account.
The severe austerity measures introduced in the wake of the deepening economic crisis in Greece provoked many largely peaceful demonstrations.
Numerous allegations point to the use of excessive use of force, including the use of chemical irritants and stun grenades in a manner that violates international standards.
Demonstrators, especially those beaten or gassed by police often are unable to complain as in the haze of pain they cannot note the identification number of the offending officers displayed, if at all, on the back of helmets.
During arrest and detention demonstrators have been beaten and denied access to a doctor or lawyer.
This treatment is also experienced by people accused of membership of domestic armed groups and members of vulnerable groups, such as migrants and asylum seekers detained for migration purposes; and communities living on the margins of society including many Roma.
“Often officers responsible for criminal conduct remain unpunished and victims cannot receive effective remedy and reparation,” said David Diaz-Jogeix.
“This is happening because of systemic problems in the investigation, prosecution and punishment of human right abuses.”
In addition, the definition of torture in the Greek Penal Code is considerably narrower than in international treaties to which Greece is a party. Amnesty International knows of only a very small number of cases where law enforcement personnel have been charged with torture.
The failure of the Greek authorities to address effectively incidents of violations of human rights by law enforcement officials has contributed to victims loosing confidence in the criminal justice system and becoming reluctant to report such incidents. They have also failed to establish a truly effective and independent police complaints mechanism.
“No one is above the law. Least of all the very people empowered to uphold it,” said David Diaz-Jogeix.
“Unless the Greek authorities make violations by law enforcement officials an absolute priority and address the systemic problems which permit them to happen then impunity will prevail.”
Cases
Manolis Kypreos, a journalist, covering protests against the new austerity measures in Athens’s Syntagma Square told Amnesty International how on 15 June 2011, a commander of a police unit ordered a police officer to throw a stun grenade at him. Shortly before the attack, Kypreos had reportedly identified himself as a journalist. Manolis Kypreos suffered total loss of hearing in both ears which put an end to his career as a journalist. At the end of 2011, the Athens Prosecutor’s Officer of the First Instance Courts filed charges against as yet unidentified police officers for intentionally causing the journalist serious bodily harm.
Riot police beat Yiannis Kafkas, an unemployed psychologist and post-graduate photography student, during an anti-austerity demonstration in Athens on 11 May 2011 causing him near fatal head injuries. According to his lawyer and Yiannis himself, he was hit with one of the fire extinguishers that riot police carry with them. Yiannis Kafkas remained in hospital for 20 days, ten of them in intensive care, after having emergency surgery.  In February 2012, the police submitted its findings into the beating of Yiannis Kafkas to an Athens prosecutor. However, the prosecutor had reportedly not yet decided whether charges were to be brought against a known or still unidentified police officer.
Christos Chronopoulos, who was suffering from mental health problems, was arrested for causing a disturbance at a café and taken to a police station in Athens after 11pm on 22 May 2007, and detained there. He was later taken to hospital by ambulance. Doctors at the hospital found that Christos Chronopoulos had sustained a grave head injury, subdural haematoma, swelling of the brain and multiple bruises on his sternum and one wrist. He was operated in the early morning of 23 May 2007 and spent two months in intensive care, several weeks in a coma, three months in a neuro-surgical wing, and another six months at a rehabilitation centre. As a result of his head injury, Christos Chronopoulos suffers from incontinence, post-traumatic amnesia, epilepsy, visual disturbance and significant difficulties in walking. He is no longer able to care for himself and is looked after by his relatives. After investigation, an Athens prosecutor recommended that four police officers be referred to trial for jointly causing Christos Chronopoulos serious bodily harm during the exercise of their duties. However, on 26 January 2011, the Athens Judicial Council of Misdemeanors decided not to charge the four officers on the grounds that there was insufficient evidence of guilt. This decision was appealed by the prosecutor of the Appelate Court. Only to be rejected by the Appelate Judicial Council on procedural grounds. Following an appeal, the Supreme Court refer the case back to the Appelate Judicial Council. In April 2012, the Appelate Council decided to refer the four officers to trial.

Wednesday, 4 July 2012

دریک عملیات گستردۀ نازی های حکومت ایران سه صد تن از افغان ها دستگیرشدند


کارزار حمله وآزارمهاجران افغانستان درایران براساس یک برنامۀ فاشیستی قبلاً طراحی شده انجام می گیرد.


بيش از ٣٠٠ تبعه افغان که گفته می‌شود اقامت آن‌ها غيرمجاز بوده در شهرستان جيرفت بازداشت شدند.
خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) امروز، دوشنبه ۱۲ تيرماه گزارش داد، عباس ابراهيمی، سرپرست فرماندهی نيروی انتظامی شهرستان جيرفت گفته است: "در راستای ادامه طرح رزمايش عاشورا و اجرای طرح ارتقای امنيت اجتماعی با هماهنگی مقامات قضايی و ورود نيروهای پليس اطلاعات و امنيت، مکان‌های سکونت افغان‌ها شناسايی و طی ٢٤ ساعت گذشته در يک اقدام غافلگيرانه بيش از ٣٠٠ نفر از اتباع افغانی غيرمجاز در شهرستان جيرفت دستگير شدند."
وی از دستگيری اعضای "چند باند سرقت متشکل از اتباع افغان" در طول يک ماه گذشته و نيز از شناسايی و جمع‌آوری کارگاه‌های خدماتی و توليدی و واحدهای صنفی سطح شهر جيرفت دارای کارگر افغان غيرمجاز خبر داد.
ابراهيمی ضمن هشدار نسبت به "به‌کارگيری اتباع‌ بيگانه غيرمجاز در کارگاه‌ها و واحدهای صنفی" گفت: "با توجه به اشتغال افاغنه غيرمجاز در سطح شهرستان جيرفت برای جمع‌آوری آن‌ها نيازمند همکاری مردم هستيم زيرا آن‌ها با برنامه‌ريزی و تشکيل گروه‌ اقدام به سرقت در شهرک‌های تاز‌ه‌ تأسيس و مکان‌های دارای ضعف امنيتی می‌کنند‌."

پيش از اين در فروردين‌ماه سال جاری، محمد تهوری، مشاور وزير و مديرکل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور ايران از آغاز "طرح صدور گذرنامه و برگه تعيين تکليف برای اتباع افغانی" خبر داده و گفته بود: "مجردان افغان تا خردادماه سال جاری فرصت دارند تا تکليف وضعيت خود را روشن کنند. پس از پايان تاريخ‌های اعلام شده، دارندگان برگه‌های تعيين تکليف بايد کشور را ترک کنند، در غير اين‌صورت، بر پايه قانون دستگير و از کشور اخراج می‌شوند."
به گزارش تارنمای همشهری آنلاين، وی گفته بود: "از زمان آغاز طرح ساماندهی اتباع خارجی تا‌کنون ١٨٠ هزار تبعه افغانی مجرد کشور را ترک کرده‌اند."
۱۶ خردادماه سال جاری ، سازمان عدالت برای ايران گزارش جامعی از نقض حقوق افغان‌ها در ايران را به احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل درباره وضعيت حقوق بشر در ايران تسليم کرد.
در اين گزارش نوشته شده بود: "در حالی که شرايط سياسی و امنيتی افغانستان برای زندگی عادی نامساعد است، دولت ايران اعلام کرده است مردان مجرد افغان مقيم استان‌های تهران، خراسان رضوی و اصفهان تا آخر ماه جاری (خرداد) از اين کشور اخراج خواهند شد."
دولت ايران، پس از سال ۲۰۰۱ با اجرای طرح سرشماری و روشن شدن دقيق شمار افغان‌ها و صدور کارت‌هايی موسوم به "طلايی"، سعی در نظارت و کنترل زندگی آن‌ها داشته است.
بسياری از اين مهاجران، به دليل نداشتن کارت اقامت قانونی، از حق کار و استخدام‌های قانونی در ايران محروم‌ هستند.
هم‌اکنون، طرح تشديد برخورد با اتباع بيگانه غيرمجاز در بسياری از استان‌های ايران به‌ويژه استان‌های مرزی اجرا می‌شود.
ارديبهشت ماه سال جاری، خبرگزاری فارس به نقل از تقی شفيعی مديرکل امور اتباع بيگانه استانداری مازندران گزارش داد " مازندران به عنوان استانی ممنوع، از ١٠ تيرماه سال جاری مجاز به پذيرش اتباع غيرقانونی افغانی نخواهد بود."

شرایط اسف بار کنونی، جز مبارزه به قصد تغییر را طلب نمی کند


پس از خودکشی محمد رهسپار، پناهجوی ایرانی ساکن شهر ورتسبورگ کشور آلمان، شاهد شکل گیری موجی از اعتراض ها از سوی پناهجویان بودیم که همگی شرایط سخت، طاقت فرسا و غیر انسانی حاکم بر زندگی پناهجویان را نشانه می رفتفارغ از آنکه جامعه و مسئولین، بار دیگر معایب و نقصان های قوانین غیر انسانی و تاثیر آنها بر جسم و روح پناهجویان را به وضوح مشاهده می کردند، خودکشی وی آینده ای نه چندان دور را برای بسیاری از پناهجویان تصویر کرد و آنها را بر آن داشت که برای ایجاد تغییر در وضع موجود، تمام همت خود را به کار بندندبا ادامه اعتراضات در شهر ورتسبورگ ایالت بایرن و مقاومت کم نظیر پناهجویانی که در اعتراض به شرایط پناهندگی، ماندن در خیابان و مبارزه در خیابان را به تحمل شرایط غیر انسانی حاکم بر کمپ ها ترجیح داده بودند، در انتها، پس از گذشت بیش از صد روز تحصن و اعتصاب غذا، امید و انگیزه ها در پناهجویان برای ایجاد تغییر در وضع موجود، آنهم به دست خود رو به فزونی گذاشت.
اکنون، ما پناهجویان کمپ آب، ضرورتی جز مبارزه را تا دستیابی به حقوق انسانی خود نمی بینیمحقوقی که به دور از ملیت، زبان، رنگ، نژاد، مذهب و آیین، ما را در جایگاهی یکسان در برابر بی عدالتی ها قرار داده است و تغییر قوانینی این چنین غیر انسانی را، بر مبارزه ای فرا ملیتی استوار ساخته استما پناهجویان افغان، عراقی و ایرانی کمپ آب” پس از شکستن مرزهای موهوم جغرافیایی و تاریخی موجود، برای تحقق خواسته های به حق خود گرد هم آمده ایم و در این راه، همبسته با دیگر پناهجویانی که همچون ما ضرورت مبارزه را دریافته اند، حرکت خواهیم نمود.
نه فقط برای من، نه فقط برای تو، بلکه برای ما
دیر زمانی است که در کشور آلمان، مبارزاتی بر سر خواسته های عمومی پناهجویان در جریان استما پناهجویان کمپ آب” نیز همدل و در پیوند با مبارزات پیشین و کنونی، با برآیندی از مطالبات عمومی پناهجویان به عرصه مبارزه آمده ایم و در دستیابی و تحقق آنها، مصمم هستیمو اما خواسته های مشخص مان به قرار زیر است:
1-لغو قانون دیپورت (اخراج قانونی)

به باور ما،انتخاب محل زندگی جزء ابتدایی ترین حقوق هر انسانی می باشد که تنها معیار تعیین کننده در این انتخاب، اختیار و اراده فردی استبازگزداندن پناهجویان به کشور مبدا، که صرفا بر داد و ستد های سیاسی/اقتصادی دولت ها استوار گشه است نقض چنین حق جهانشمولی می باشد و توقف روند جاری و غیر انسانی بازگشت به کشور مبدا توسط دولت آلمان، مطالبه ی پناهجویان ساکن این کمپ است.
2- برداشته شدن محدوده چهل کیلومتری
در حالی قانون محدوده چهل کیلومتری بر زندگی پناهجویان اعمال می شود که ما پناهجویان کمپ آب، در کشوری ساکن هستیم که طبق پذیرش توافقنامه شنگن” توسط کشور آلمان، وی مرز را میان خود و بسیاری از کشور های عضو اتحادیه اروپا به رسمیت نمی شناسدمنزوی نمودن سیستماتیک پناهجویان در شعاعی چهل کیلومتری، امری غیر انسانی است و ما خواستار برداشته شدن هر قانونی هستیم که متضمن چنین انزوایی است تا پناهجویان قادر به تردد در سرتاسر کشور آلمان باشند.
3-برچیده شدن کمپ های پناهجویی
کمپ های پناهجویی به مانند دیوار های محافظ، پناهجویان را به دور از فضای جامعه و گاها حتی محیط شهری نگاه می داردشرایط غیر قابل تحمل کمپ های پناهجویی، که بعضا همچون زندان ها و یا پادگان های نظامی توسط نیروی انسانی و یا سیم های خاردار حفاظت می شوند و اتاق های کوچک برای چهار و یا پنج نفر، محیط کمپ را به فضایی نه برای زندگی که صرفا برای زنده ماندن بدل کرده استما خواستار بسته شدن تمام کمپ هایی هستیم که پناهجویان در آن از هیچ فضای خصوصی برخوردار نیستند.
4-پروسه بررسی پرونده های پناهجویی
هر کدام از ما، از یک تا دو سال است که درخواست پناهجویی خود را به مسئولین این امر در کشور آلمان ارائه کرده ایم اما تا کنون، برای بسیاری از ما هیچ جوابی از سوی مقامات مسئول نیامده استما خواهان بررسی پرونده هایمان در کوتاه ترین زمان هستیم و این شرایط بلاتکلیفی و نگهداشتن در حالت انتظار را ،شکنجه سفید و روانی می دانیمدر بسیاری از کشور های اروپایی، سقف زمانی برای رسیدگی به پرونده پناهجویان وجود دارد و ما خواستار تصویب سقف زمانی کوتاه مدت، برای چنین پروسه ای هستیم.
5-پاکت غذایی
به باور ما، این حق هر انسانی است که انتخاب کند، در وعده های غذایی اش چه نوع غذایی را با چه کیفیتی میل نمایدمحدود کردن پناهجویان به دریافت بسته های غذایی، در تقابل با ساده ترین حقوق هر انسانی استبی شک برداشته شدن پاکت های غذایی و واگذاری تهیه و انتخاب نوع غذا به خود پناهجویان، از مطالبات جدی ما می باشد.
6-اجازه کار بدون قید و شرط
به یاری کلان رسانه ها باور عمومی بر این منطق استوار است که پناهجو یک مصرف کننده صرف است و بدون انجام کاری مفید، صرفا روز ها را سپری می کند .براستی که چنین نیستما خواهان دریافت اجازه کار بدون قید و شرط هستیم زیرا معتقدیم که حق کار و تلاش به قصد گذران زندگی، حق هر انسانی است و همه ما از توانایی هایی برای فراهم آوردن ملزومات زندگی خود، از طریق کاری مفید، عادلانه و درآمدزا برخورداریم.
7-برخورداری از امکانات فراگیری زبان آلمانی
در راستای فرآیند منزوی سازی پناهجویان، امکانی رسمی و قانونی برای پناهجویان ایالت بایرن مبنی بر فراگیری زبان آلمانی وجود نداردحال آنکه چگونه می توان در کشوری زندگی کرد اما امکانی برای یادگیری زبان رسمی اش نداشت.ما معتقدیم که فراگیری زبان المانی، البته با توجه به انتخاب و اختیار هر پناهجو، حق مسلم اوست و امکاناتی برابر برای یادگیری زبان آلمانی، می بایست به طور رسمی به تصویب برسد.
8-انتخاب محل زندگی
انتخاب محل زندگی در آلمان، توسط یک پناهجو امری غیر ممکن استتقسیم پناهجویان در کشور آلمان وابسته به انتخاب مسئولین می باشد و پناهجو، حتی اگر خانواده درجه یک همچون پدر و یا مادرش، در ایالتی دیگر زندگی کنند، او قادر نیست که نزد آنان برای زندگی برودما پناهجویان کمپ آب” خواهان برخورداری از حق انتخاب محل زندگی مان در آلمان هستیم.
ما، جمعی از پناهجویان کمپ آب” برای تحقق مطالبات مذکور گرد هم آمده ایم و در همبستگی با پناهجویان شهر ورتسبورگ و بامبرگ، که هم اکنون در خیابان می باشند، در اولین قدم در تاریخ جولای 2012 از گرفتن بسته های غذایی خود خودداری کرده ایم و پس از احداث چادری خود ساخته در حیاط کمپ، شب گذشته را به بیرون از اتاق هایمان گذراندیم و امروز، مورخ جولای 2012، چادری دیگر در تنها میدان محل سکونت خود، در برابر شهرداری احداث کرده و تا زمان تحقق بند بند مطالبات خود، دیگر به اتاق هایمان بر نخواهیم گشت.
ما، جمعی از پناهحویان افغان،  عراقی و ایرانی ساکن کمپ آب، ابتدا از همه پناهجویان، فارغ از هر ملیت و زبان و فرهنگی، دعوت می کنیم که در این اعتراض هماهنگ، ما را تنها نگذارند و در ادامه، از همه فعالین حوزه پناهجویان، در هر جای آلمان و یا اروپا، درخواست همیاری و مساعدت داریم تا بتوانیم با شکل دهی موجی فراملی متشکل از پناهجویان و فعالین، قوانین غیر انسانی را در هم شکنیم و مطالبات به حق پناهجویان را محقق سازیمبی شک واقفیم که برای تحقق این مطالبات، راه درازی در پیش داریم اما مسیری اینچنین طولانی، هیچ دلیلی برای انفعال اکنون نیست، بلکه تنها ضرورت عمل را بر گردن یکایک ما می گذارد.
(بیانیه یکم پناهجویان کمپ آب” )

The tragic situation that we have now, just need a fight to change it


After the suicide of Mohammad Rahsepar, the Iranian refugee who lived in Würzburg, Germany, we saw a wave of protests by refugees against the hard and inhuman condition of asylum seekers. Despite that the government and the citizens, who just recognize the consequences of asylum seekers law on a life of a refugee, this suicide just predicted the future of other refugees and encouraged them to react to the situation, with all power they have. Regarding the current protests in Würzburg  (Bavaria), and the incredible resistance of those refugees who chose to remain in the street, after hundred days of sit in and hunger strike, finally hope and motivation to take part in an action has grown between refugees.
Now, we, refugees of Aub camp, see no other way but to fight for our rights. The rights which despite nationality, language, color, race and religion, put us in a common position against these injustices, as we see that the change of these laws relies on a transnational principle. We, Afghan, Iraqi and Iranian refugees of Aub, after breaking these delusive geographic  and historical borders, came together to fight for our rights and in this way, we will move forward in solidarity with other refugees.
not just for me, not just for you, but for us! It’s been a long time that a resistive movement by refugees for their rights are under. We, refugees of Aub, joined the struggle in solidarity with previous and current fights, and we are determined to continue. Our clear demands are:
1-Cancellation of Deportation In our view, the choice of the place of living is a basic right of any human being. Sending back refugees to the country of origin, based on the political and economic exchange between governments, is against this universal right and stopping Germany from this inhuman procedure, is a demand of refugees in this camp.
2-Remove region borders
We are living in a country which has accepted Shengen yet, we have to live in a limited area. A systematic isolation like this is inhuman and we intend to remove any law which reinforces the isolation project, till refugees could travel whole Germany.
3-Elimination refugee camps
Refugee camps operates as dividing  walls which separates refugees from the society. Insufferable situation of refugee camps, protected by high walls, security guards and even barbed wire, and small rooms for up to five persons, make camps a place to survive not to live. We demand that these camps in which refugees do not have any privacy to be demolished.
4-Asylum court process
The record of our asylum seeker process in Germany could go back to three years yet most of us never received any answer from our first interview. We demand an immediate answer to our cases and we believe that to be kept in uncertain situation and waiting is a kind of white torture. In many European countries, there is a time limit for this process and we demand to make this process a shorter one and of course with time limit.
5-Food packages
In our view, it is a human right to choose what kind of food with which quality, he or she wants to eat. Limiting refugees to have food packages is against the most simple right of any human. Without any doubt, eliminating food packages and giving the right of choosing what a refugee wants to eat, is one of our serious demands.
6-unconditionaly work permit
influenced by main stream media it is now a popular belief that a refugee is only a consumer. It is not right! We demand work permit without any conditions because we believe that the right of working is any human’s right and through fair working conditions we can contribute as a member of society.
7- facilities to learn German
In line with the isolation policy, there is no facility provided by the government to let the refugee to learn German in Bavaria. How can someone live in a country without knowing the official language of that country? We believe that learning German, without any force on the refugee, is a right of a refugee and facilities for learning German, has to be approved officially.
8-choosing the place of living
Choosing the place of living in Germany, is impossible for a refugee. Refugees division in Germany, is in the hands of government and refugee, even if when s/he has a close family member like parents in another state, is not allowed to live with them! We demand to have the right to choose the place of our living in Germany.
We, refugees in Aub camp, have come together to acquire our demands and in solidarity with refugees in Würzburg and Bamberg who are on streets now, in our first steps on 02,07,2012, refused to recive our food packages and after building  a self-made tent in the yard of our camp and another tent in the only square of our town, in front of the city hall, we spent the last two nights out of our rooms and until our demands are met, we will not return to our rooms.
We, Afghan,Iraqi and Iranian refugees in Aub camp, invite all refugees from all nationalities, languages and cultures to not leave us alone in this action. We invite all activists who care about refugee issue in Germany and in Europe to help us creating a transnational wave to remove these inhumanity laws until our demands are recognized. Undoubtedly, there is a long way ahead of us to make it happen yet, the difficulty of the struggle should not discourage us.
(The first statement of the asylum seekers from Aub)

Die unmenschliche Lage der Asylanten bringt uns nur zum Kämpfen


Nachdem Selbstmord von Mohammad Rahsepar hat sich eine Welle im Wiederstand gegen die Situation von Asylanten in Deutschland ergeben. Dieser Widerstand wehrt sich gegen die schreckliche Situation der Asylanten. Abgesehen davon, dass die Probleme und unmenschliche Situation der vielen anderen Asylanten im Zusammenhang mit der Vernachlässigung der Beamten von Asylbehörden sich so offensichtlich zeigte, hat dieser Selbstmord vielen anderen Asylanten eine Zukunft reflektiert, die deren Zukunft sein könnte. Jetzt haben die Menschen, die sich diese Wiederstand innerhalb diesen 100 Tagen mit aller Kraft geleistet haben, noch mehr Hoffnung bekommen. Mehr Hoffnung um eine bessere Zukunft, die sie sich selbst schaffen können.

Jetzt, Wir, Asylanten vomAubheim betrachten nichts wichtiger als das, das wir für unseren menschlichen Rechte zu kämpfen. Rechte die keinen Unterschied kennen zwischen unterschiedlichen Menschen mit unterschiedlichen Religionen, Herkunft oder Farben. Wir sind Afghanen, Iraner oder Araber. Wir sind Menschen, die sich eine Stimme für die Verwirklichung ihres Traumes geschaffen haben.
Nicht nur für mich, Nicht nur für Dich, sondern für Uns
Wir“ die Asylanten von Aubheim“ fördern:
1) Die Abschaffung vom Abschiebungsgesetzt
Wir denken, dass in einer freien Welt jeder soll für sich entscheiden, wo er leben möchte. Die Abschiebung der Asylanten findet in vielen Fällen in einem Zusammenhang mit der politischen und finanziellen Lage des Landes statt, in dem die Asylanten aufgenommen werden sollten. Wir betrachten diese als absolut unmenschlich.
2) Die Abschaffung der begrenzt erlaubten Verkehrskreisen für die Asylanten.
Wir werden in bestimmten Kreisen isoliert, Während wir in einem Land leben, das mit vielen anderen Ländern in Europa keinen Grenzen zu erkennen hat. Die systematische Isolation der Asylanten betrachten wir ebenfalls als unmenschlich und grausam.
3) Die Abschaffung der Gesetze, die uns dazu bringt, in einem Asylheim leben zu müssen
Was bedeutet der Asylheim? Was bedeutet er außer, dass die Asylanten von Mauern und Wänden umgeben sein müssen? Wände, die uns von dem sozialen Leben trennen. Wir fördern die Abschließung aller Asylheime und das Aufgeben einer solchen Situation für sie zu schaffen und zu wollen.
4) Der Prozess der Asylbewerbung
Jeder von uns wartet schon seit langem Zeit auf die Antwort seines Asylantrages. Wir haben bis jetzt kaum eine Antwort auf unsere Bewerbung bekommen. Wir betrachten dieser Wartezeit als einen Form vom Folter und fördern eine angegebene Zeit dafür, die Bewerbungen zu beantworten..
5) Essenpaket
Wir denken, dass jeder soll für sich entscheiden, was er in welchem Mahlzeit essen möchte. Essenpaket zu bekommen, ist gegen die Mindestrechte einen Menschen. Wir fördern sehr ernst, dass man uns überlässt, was wir essen sollten.
6) Arbeitserlaubnis
Die Asylanten sind Nichts zur Nutze! So denkt man mit Hilfe der Medien über Asylanten. Unsere Frage ist doch, wie müssen wir zeigen, dass es nicht so ist? Wir fördern, dass die Asylanten in ihrer Wartezeit auch die Arbeitsgenehmigung bekommen, damit sie nicht vom Staat anhängig sind und nur zu konsumieren brauchen.
7) Sprache
Dass es keine Möglichkeit gibt, als Asylanten die deutsche Sprache zu lernen, gehört auch zu diesem SYSTEMATISCHEN Form der Isolation der Asylanten. Wir denken, dass es unser Recht ist, diese Möglichkein zu haben, die deutsche Sprache zu lernen.
8) Das Recht um ein Wohnort, das man selbst für sich ausgesucht hat.
Das ist in Deutschland unmöglich, dass man als Asylant für sich entscheiden kann, wo man leben möchte. Und das wenn sogar seine Familie in einem anderem Bundesgebiet lebt.
Wir fördern; die Überlassung solcher Entscheidungen den Asylanten selbst!
Für die Verwirklichung unsere genannten Rechte haben wir uns in Solidarität mit anderen Asylanten von anderen Städten gesammelt. Wir haben zum ersten Schritt seit 2. Juli.2012 kein Essenpaket mehr angenommen. Wir haben uns geweigert in Heim zu bleiben und die letzte Nacht draußen verbracht. Heute (3.Juli.2012) werden wir uns noch gegenüber Stadtbezirk sammeln und werden wir nicht aufhören, bis man uns diese Rechte überlässt.
Außerdem rufen wir alle Asylanten von allen Nationen auf, in Solidarität mit den Asylanten vom Aub für ihre Rechte zu kämpfen. Wir wissen, dass wir einen weiten Weg gehen müssen, um diese Träume zu erfühlen. Wir sind dennoch breit dafür, dass wir es tun.
(Der erste Aufruf der Asylanten vom Aub heim)

Sunday, 1 July 2012

Almost daily by now the murderous racist attacks in Greece


A report by Infomobile
video of one the attacks, recorded secretly by a bystander and uploaded onto the Internet, showed a group of young men, most of them dressed in black, running down a flight of stairs at a metro station and attacking someone. Cries of “No, no” in broken Greek can be heard, though the victim is barely discernible, as well as an exchange between two of the assailants.
“Did you stick the knife in him?” one asks. “I shoved it in all the way,” another responds.
Representatives of immigrant groups in Athens have told Kathimerini in the wake of an Egyptian man being seriously beaten by a group of assailants that there has been a spike in the number of attacks on foreigners following the May 6 election, when neo-Nazi Chrysi Avgi (Golden Dawn) vastly increased its share of the vote.
“Things have got worse since the elections,” Reza Gholami, the head of an association of Afghans, told Kathimerini. “There are daily beatings. These guys don’t just want to frighten people, they are hitting to kill. They are hitting on the head, a lot of people are attacking at the same time. Most incidents are not known because immigrants do not notify authorities. They are afraid for their lives or don’t have legal papers or lack the funds to pay the cost of a lawsuit.”
June 18, 2012: A Pakistani man is attacked by two Greeks in Corinthos. they beat his severely on his head. He has to be hospitalised.
June 15, 2012: Fascists attack a young men who was on his way to work on the weekly market of Keratsini
Four persons attacked Ghoulam Morteza and beat him until he fainted. Nobody helped. When he recovered he went quickly home to hide. Although he has been residing since years legally in Greece, he now decided to leave the country.
June 12, 2012: One More Racist Attack Against Migrants in Perama – One Victim Hospitalized

An organized racist attack took place in the early morning hours of Tuesday, when a group of 20 people, armed with iron bars, wooden sticks and batons stormed the home where migrants from Egypt have been living. The incident took place in the industrial suburb of Perama, in the southwest of Piraeus.
Private broadcaster Mega TV said that the attackers first beat up a man who was sleeping on the roof of the one storey house. They tried to storm the house four more migrants were sleeping, breaking windows and doors, also the cars of the family parked outside. One of the victims was transferred to the hospital with serious injuries.
According to MEGA TV, eye-witnesses claimed that the attackers were wearing black blouses and some of them wore masks.
The migrants are from Egypt and work as fishermen. In the house were living one man, owner of a fish-shop, his three brothers and one shop-employee, report NewsIt.gr. They are living in Greece for quite some years.
A while after the attack, police detained 6 people at a nearby square. Six people — five men and one woman — were being questioned by police on Tuesday morning over an attack on a group of migrants living in a home in the industrial suburb of Perama, southwest of Piraeus, in the early hours of the day. According to police reports, the six suspects attacked the three migrants while they were asleep in the their home at 4 a.m., using bats and other makeshift weapons, and causing significant injuries to one of the victims. All six suspects deny the charges (ekathimerini)

June 6, 2012: Jerusalem Post reporter Gil Shefler was assaulted in Athens while trying to film a mob attack outside the National Archeological Museum, one of the city’s main tourist attractions.
The incident began around 8 p.m. when a group of about 20 masked men wielding batons started beating refugees, migrants and homeless people in the middle of the street.
June 1, 2012: Migrant Stabbed With a Sword – Five Racists Attacks in the last days
Incidents of migrants stabbed on the streets or at public transport means have increased during the last days, with the latest two attacks to have taken place within 20 minutes. One man from Albania and two men from Poland fell victims to what it seems to have been ‘racist attacks’.
Eyewitness describe the incredible attack that took place on Thursday night at Neos Kosmos district of southern Athens.
The first victim was an Albanian man who was penetrated with a …sword by attackers on motorcycles outside the elementary school of the area.
Twenty minutes later after the attack and some three kilometers away, two migrants from Poland were attacked with knives. They are also hospitalized but were not able to testify to the police yet.
May 30, 2012: a man from Pakistan collapsed at the platform of the metro station Agios Nikolaos after he was stabbed.
May 28, 2012: A man from Bangladesh was stabbed by an attacker who was holding a knife inside the Athens Metro in Omonia Square. The attacker managed to flee.